حسین سپاسی
چکیده
با توجه به اهمیت نقشی که آموزگاران در تدریس و رفع دشواری ریاضیات دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی دارند ضرورت پیدا کرد مطالعهای در زمینه بررسی نظرات آنها درباره مشکلاتی که فکر میکنند در آموزش و یادگیری این درس وجود دارد انجام پذیرد. هدف اصلی تحقیق حاضر در پی پاسخ به ...
بیشتر
با توجه به اهمیت نقشی که آموزگاران در تدریس و رفع دشواری ریاضیات دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی دارند ضرورت پیدا کرد مطالعهای در زمینه بررسی نظرات آنها درباره مشکلاتی که فکر میکنند در آموزش و یادگیری این درس وجود دارد انجام پذیرد. هدف اصلی تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال بود که آگاهیهای آموزگاران تا چه اندازه برپایه شناخت مبانی نظری در مورد مشکلات آموزشی و یادگیری دانشآموزان استوار است. کلیه آموزگاران مرد و زن کلاسهای پنجم مدارس ابتدایی نواحی چهارگانه اهواز (731=N) جامعه آماری و افراد تحت تحقیق حاضر را تشکیل داد. از این تعداد 389 آموزگار مرد و 342 آموزگار زن بودند. برای آزمون فرضیههای تحقیق، پرسشنامهای ساخته و اعتباریابی گردید. پنج عامل پرسشنامه مقدماتی در تحلیل عوامل به چهار عامل در پرسشنامه نهایی کاهش یافت. از این پرسشنامه برای آزمون فرضیههای تحقیق استفاده گردید. تحلیل عوامل نشان داد که نظرات آموزگاران در مورد مشکلات آموزشی و یادگیری ریاضیات دانشآموزان برمبنای نظری تحقیق و عوامل مستخرج از نتایج مطالعات استوار است. بین نظرات آموزگاران مرد و زن در رعایت ساختار مفهومی دانشآموزان در آموزش ریاضیات تفاوت معنیداری وجود دارد. آموزگاران زن نظر مساعدتری نسبت به این عامل اظهار داشتند تا آموزگاران مرد. ولی، بین نظرات آموزگاران مرد و زن در مورد برقراری ارتباط بین آموزش حل مسأله با مهارتهای ریاضی دانشآموزان تفاوت معنیداری مشاهده نگردید. بررسی نظرات آموزگاران نشان داد که باید در ارائه تکالیف درسی به منظور سهولت بخشیدن به پیریزی ساختار دانش ریاضیات دانشآموزان تجدیدنظر به عمل آید. آموزگاران اعتقاد داشتند که تعداد صفحات کتاب ریاضی زیاد نیست ولی مطالب و نکتههایی که باید به دانشآموزان آموخت زیاد است.